سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کدوم خواستن کدوم جنون کدوم عشق .. شاید خیلی از این حرفا دروغه 
تا وقتی باهمیم از عشق میگیم .. نباشیم قولمون حتا دروغه 

از این عشقایی که زنجیر میشه .. هوس‌هایی که دامن‌گیر میشه 
می‌ترسم چون دلم بی‌اعتماده .. به احساسی که بی‌تأثیر میشه 

 

نه اینکه عاشقی حال خوشی نیست .. نه اینکه زندگی بی‌عشق میشه 
فقط کاش بین این حسای مبهم .. بفهمم آخرش چی عشق میشه 

مث حرفی که نگاهی .. نمی‌گفته و می‌گفته
اتفاقیه که گاهی .. نمی‌افته و می‌افته 

حس یخ زدن تو آتیش .. حال سوختن تو سرما
تو بیداری یه خیاله .. یه حقیقته تو رویا 

تو فکرش نیستیم‌ و پیداش میشه .. ولی وقتی که باید باشه میره 
به حال و روز ما کاری نداره .. همیشه یا براش زوده یا دیره 

نه اینکه عاشقی حال خوشی نیست .. نه اینکه زندگی بی‌عشق میشه 
فقط کاش بین این حسای مبهم .. بفهمم آخرش چی عشق میشه 

دکتر افشین یداللهی

احساس سریال زمانه عاشقی عشق گروه سون



تاریخ : چهارشنبه 93/9/26 | 8:53 صبح | نویسنده : احمداستیلایی | نظر

ساده بودی مث سایه .. مث شبنم رو شقایق 
مث لبخند سپیده .. مث شب گریه‌ی عاشق 

بی تو شب دوباره آینه .. روبروی غم گرفته 
پنجره بازه به بارون .. من ولی دلم گرفته 

 

واژه رنگ زندگی بود .. وقتی تو فکر تو بودم 
عطر گل با نفسم بود .. وقتی از تو می‌سرودم 

وقت راهی شدن تو .. کفترا شعرام‌و بردن 
چشام از ستاره سوختن .. من‌و به گریه سپردن 

رفتی و شب پر شد از من .. از من و دلواپسی‌ها 
رفتی و من‌و سپردی .. به زوال اطلسی‌ها 

واژه رنگ زندگی بود .. وقتی تو فکر تو بودم 
عطر گل با نفسم بود .. وقتی از تو می‌سرودم 

ایرج جنتی عطایی

ابی تنهایی شب عاشق پنجره



تاریخ : چهارشنبه 93/9/26 | 8:52 صبح | نویسنده : احمداستیلایی | نظر

می‌خواستم بهت بگم چقد پریشونم
دیدم خودخواهیه دیدم نمی‌تونم

تحمل می‌کنم بی تو به هر سختی
به شرطی که بدونم شاد و خوشبختی

 

به شرطی بشنوم دنیات آرومه
که دوسش داری از چشمات معلومه

یکی اونجاست شبیه من یه دیوونه
که بیشتر از خودم قدرتو می‌دونه

چیکار کردی که با قلبم، به خاطر تو بی‌رحمم
تو می‌خندی چه شیرینه، گذشتن تازه می‌فهمم

تورو می‌خوام تموم زندگیم اینه
دارم میرم ته دیوونگیم اینه

نمی‌رسه به تو حتا صدای من
تو خوشبختی همین بسه برای من

چیکار کردی که با قلبم، به خاطر تو بی‌رحمم
تو می‌خندی چه شیرینه، گذشتن تازه می‌فهمم

ترانه‌سرا: مونا برزویی

احسان خواجه امیری بی تو فصل تازه پریشونی گذشتن



تاریخ : چهارشنبه 93/9/26 | 8:52 صبح | نویسنده : احمداستیلایی | نظر

کنارت چقدر حال من بهتره
از این حالی که این روزا میشه داشت 
اگه دنیا هر چی که داشتم گرفت
ولی دستتو توی دستام گذاشت 

 

بگو تا کجا میشه هم‌دست بود
تو راهی که بی‌راهه هم‌پای ماست 
تو صبحی که تاریک‌تر از شبه
تو این شب که کابوس رویای ماست 

با چشمات پر کن نگاه منو
که یه عمره از وهم خالی‌تره 
حقیقی‌ترین لحظه‌هامو ببین
که از آرزو هم خیالی‌تره 

بگو تا کجا میشه هم دست بود
تو راهی که بیراهه همپای ماست 
تو صبحی که تاریک‌تر از شبه
تو این شب که کابوس رویای ماست 

دکتر افشین یداللهی

باهم دنیا نگاه همراه گروه سون



تاریخ : چهارشنبه 93/9/26 | 8:51 صبح | نویسنده : احمداستیلایی | نظر

همه میگن که تو رفتی، همه میگن که تو نیستی 
همه میگن که دوباره دل تنگم‌و شکستی

دروغه 

 

چه‌جوری دلت میومد من‌و اینجوری ببینی 
با ستاره‌ها چه نزدیک من‌و تو دوری ببینی 

همه گفتن که تو رفتی، ولی گفتم که دروغه! 

همه میگن که عجیبه اگه منتظر بمونم 
همه حرفاشون دروغه تا ابد اینجا می‌مونم 

بی‌تو و اسمت عزیزم اینجا خیلی سوت و کوره 
ولی خوب عیبی نداره، دل من خیلی صبوره 
صبوره.. 

همه میگن که تو نیستی، همه میگن که تو مردی 
همه میگن که تنت رو به فرشته‌ها سپردی 

دروغه 

مازیار فلاحی

بی تو دروغه مرگ



تاریخ : چهارشنبه 93/9/26 | 8:51 صبح | نویسنده : احمداستیلایی | نظر

اگه من عاشق دیوار بودم
ترک می‌خورد و یه پنجره میشد 
اگه غم چشام‌و آینه می‌دید
دلش درگیر این منظره میشد 

 

اگه تنهاییم‌و به شب می‌گفتم
همه شهرو برام بیدار می‌کرد 
اگه با کوه درددل می‌کردم
صدام‌و لااقل تکرار می‌کرد 

نشون میدی به من بی‌اعتنایی
تو رو می‌خوام ولی به چه بهایی!؟ 
شاید با مهربونی زیادم
خودم‌و اشتباه توضیح دادم! 

منم اون‌که میون شب تیره
نتونست هیچ‌کی نادیده‌م بگیره! 
همون‌که با نگاهش به تو فهموند
میشه مغرور بود اما نرنجوند! 

میرم جایی که گریه‌م بی‌صدا شه
فراموش کردنم آسون نباشه 
از این تقدیر می‌لرزه وجودم
من امتحانم‌و پس داده بودم 

مونا برزویی

تنهایی دیوار عاشق غرور مهدی یراحی



تاریخ : چهارشنبه 93/9/26 | 8:50 صبح | نویسنده : احمداستیلایی | نظر

باز دوباره با نگاهت این دل من زیر و رو شد
باز سر کلاس قلبم درس عاشقی شروع شد
دل دوباره زیر و رو شد
..

 

با تموم سادگی تو، حرفتو داری میگی تو
میگی عاشقت می‌مونم، میگم عشق آخری تو
حرفتو داری میگی تو

میدونی حالم این روزا بدتر از همه‌ست
آخه هر کی رسید دل ساده‌ی من رو شکست
قول بده که تو از پیشم نری
واسه من دیگه عاشقی جاده‌ی یک طرفه ست
میمیرم بری آخرین دفعه ست 

پرواز تو قفس شدم، بی نفس شدم
دیگه تنها شدم توی دنیا بدون خودم 
راستش‌و بگو این یه بازیه
نکنه همه حرفای تو مث حرف همه
صحنه سازیه این یه بازیه 

بی‌هوا نوازشم کن، اشک وغصه‌هامو کم کن
با نگاه بی‌قرارت باز دوباره عاشقم کن
اشک و غصه‌هامو کم کن

قلب من بهونه داره، حرف عاشقونه داره
راه دیگه ای نداره، غیر از اینکه باز دوباره
سر رو شونه هات بذاره

ترانه‌سرا: مهرزاد امیرخانی 

 

آنچه می‌شنوید: «جاده‌ی یکطرفه» با صدای زنده‌یاد مرتضی پاشایی.. روحش شاد

 

جاده عاشقی مرتضی پاشایی پرواز



تاریخ : چهارشنبه 93/9/26 | 8:48 صبح | نویسنده : احمداستیلایی | نظر

تنها تویی تو که می‌تپی به نبض این رهایی
تو فارغ از وفور سایه‌هایی 

باز آ که جز تو جهان من حقیقتی ندارد
تو می‌روی که ابر غم ببارد 

 

به سمت ماندنت راهی 
نمی‌شوی چرا گاهی؟ 
ستاره هدیه کن به مشت پوچ شب‌ها 

شمرده‌تر بگو با من 
حروف رفتنت تا من
بگیرم از دلت همه بهانه‌ها را 

آشوبم، آرامشم تویی 
به هر ترانه‌ای سر می‌کشم تویی
سحر اضافه کن به فهم آسمانم 

آشوبم، آرامشم تویی 
به هر ترانه‌ای سر می‌کشم تویی 
بیا که بی تو من غم دو صد خزانم 

بگذار بگویم که از سراب این و آن بریدم
من از عطش ترانه آفریدم 

احسان حائری (چارتار)

 

آنچه می‌شنوید: «آشوبم» اثر گروه چارتار

 

آرامش آشوب خزان چارتار



تاریخ : چهارشنبه 93/9/26 | 8:46 صبح | نویسنده : احمداستیلایی | نظر

من و تو دو تا پرنده .. تو قفس زندونی بودیم 
جای پر زدن نداشتیم .. ولی آسمونی بودیم 

ابر و بارون‌و می‌دیدیم .. اما دنیامون قفس بود 
چشم به دوردستا نداشتیم .. همینم واسه ما بس بود 

 

اما یک روز اونایی که .. ما رو با هم دوست نداشتن 
تو رو پر دادن و جاتم .. یه دونه آینه گذاشتن 

من خوش‌باور ساده .. فکر می‎کردم رو‌به‌رومی 
گاهی اشتباه می‌کردم .. من کدومم تو کدومی 

با تو زندگی می‌کردم .. قفس تنگ و سیاه‌و 
عشق تو از خاطرم برد .. عشق پر زدن تا ماه‌و 

اما یک روز باد وحشی .. رویاهام‌و با خودش برد
قفس افتاد و شکست و .. آینه افتاد و ترک خورد

تازه فهمیدم دروغ بود .. دنیایی که ساخته بودم
دردم از اینه که عمری .. خودم‌و نشناخته بودم

تو تو آسمونا بودی .. با پرنده‌های آزاد
من تن‌خسته رو حتا .. یه دفعه یادت نیفتاد

حالا این قفس شکسته .. راه آسمون شده باز
اما تو قفس نشستم .. دیگه یادم رفته پرواز

شایان جعفرنژاد

سیاوش قمیشی عشق قفس پرواز



تاریخ : چهارشنبه 93/9/19 | 12:26 عصر | نویسنده : احمداستیلایی | نظر

تو اون شام مهتاب کنارم نشستی 
عجب شاخه گل‌وار به پایم شکستی 

قلم زد نگاهت به نقش‌آفرینی 
که صورتگری را نبود این چنینی 

 

پریزاد عشق‌و مه‌آسا کشیدی 
خدا را به شور تماشا کشیدی 

تو دونسته بودی چه خوش‌باورم من 
شکفتی و گفتی از عشق پرپرم من 

تا گفتم کی هستی؟ تو گفتی یه بی‌تاب 
تا گفتم دلت کو؟ تو گفتی که دریاب 

قسم خوردی بر ماه که عاشق‌ترینی 
توی جمع عاشق، تو صادق‌ترینی 

همون لحظه ابری رخ ماه‌و آشفت 
به خود گفتم ای وای! مبادا دروغ گفت 

گذشت روزگاری از اون لحظه‌ی ناب 
که معراج دل بود به درگاه مهتاب 

در اون درگه عشق چه محتاج نشستم 
تو هر شام مهتاب به یادت شکستم 

تو از این شکستن خبر داری یا نه 
هنوز شور عشق‌و به سر داری یا نه 

هنوزم تو شب‌هات اگه ماه‌و داری 
من اون ماه‌و دادم به تو یادگاری 

ترانه سرا: مینا جلالی

بی وفایی داریوش شب عشق مهتاب



تاریخ : چهارشنبه 93/9/19 | 12:26 عصر | نویسنده : احمداستیلایی | نظر


  • paper | خرید رپرتاژ اگهی | یه سایت خترین
  • sales backlinks | buy backlink